personal

Saturday, February 9, 2008

ar

Living with a Disability Anywhere is a Challenge


Before 1970 in Afghanistan, ethnic and regional fighting took place with homemade weapons and on horseback. This kind of warfare resulted in the deaths of many fighters; however the weapons were typically not strong enough to hurt civilians or destroy houses.

When people in Afghanistan began to form political parties and acquire modern weapons from neighboring countries, such as Russia, Iran, Pakistan the nation saw an escalation in fighting. As a result, the number of civilians killed and maimed grew. Today, according to the United Nations, nearly two million people are living with disabilities in Afghanistan.

Living with a disability anywhere is a challenge, however in Afghanistan disabled individuals must face their personal challenges in a country that has an infrastructure deeply damaged from years of war. Resources for disabled people are poor or nonexistent in most parts of the country, and those with disabilities are not given equal rights to those who are able bodied. Many disabled people in Afghanistan feel disrespected or as if they are less than human.

I, as disabled person, see the way people with disabilities are treated and ask myself, “Why do people in Afghanistan see that way? Why do people not understand that the body is temporary?” Religions and cultures around the world view the body and soul as separate entities – Buddhists for example burn the bodies of their dead, but believe that their spirit goes on. However in Afghanistan, an injury to the body often results in a loss of respect for the individual.

When I came to America however, I saw a different kind of treatment for disabled people. American author Mike Brown wrote,


“The human spirit cannot be paralyzed. If you are breathing, you can dream.”
There are no limits in America to what disabled people can achieve.

Two Millions Disabled Found in Afghanistan


Last week, an Afghan daily newspaper interviewed a United Nation employee in Kabul who works as UN representative for Disabled.
Mrs. Shayan Irahim a UN representative for disabled announced, that there are approximately 2 million disabled in Afghanistan. During a news interview she said” so far around 100,000 disabled have been registered, however the government plans to register all disabled in order to help them. She also mentioned, "Considering the situation of Afghanistan disabled needs basic health care, financial and educational assistance”. In order to do so, the government and international community help this vulnerable part of Afghan society. She said that, there are language-training courses in 18 provinces of Afghanistan. Yet, there are 2000 students in these classes and sooner the number of student will be increased to 4000. She mentioned that, in order to deliver these services we need about 10 million dollars. She was asked that where Afghanistan is standing now in terms of the number of Disabled, she said " the approximate rough estimation of Afghanistan is around 24 million and this number lower the number of disabled living in developed countries”.
Translated From Farsi to English:

Alternative
The everlasting war of three decades in Afghanistan left behind over 2 millions disabled. In a society like Afghanistan where millions of physically normal people suffer from hanger, disables in a disparate need are more victims of poverty and hopelessness. Their situation is completely different from others, they have families and children and most of them are considered as the only one source of food bearer to the families and children.
This big army of disabled needs special attention and a big change in their life. Only provision of artificial limbs with very low quality will not affect their life. They depend on assistance from the Afghan government where the Afghan government itself relies on international assistance. They need houses, they need food and they need jobs. The government alone may not be able to provide them such a very basic Necessities. NGOs and United nations and with the presence of international forces in the country they all must have to do something in order to bring a positive change in their life and convert them to useful and productive elements of their societies. They are not mentally ill, they are just physically disabled who can participate in building their war torn country together with other Afghans. Basic education and provision of vocational training and required tools may change their life style.

It is true that disables in Afghanistan are the most unfortunate human beings in nowadays civilized and modern civilization on the planet.

Those who raised their voices were just representatives of other disabled people from surrounding provinces to the national capital of the country. They are lucky who has the ability to raise their voices. Life style of disabled people is different from one city to another. If someone goes to Uruzgan, Paktia, Bamyan, Kandahar or Mazar provinces, they will find out the truth and will judge how unfortunate the disabled people are. Different aspect including political situation discouraged them to defeat their legal and basic humanitarian rights and raise their voices. They live in a silent world of their own.

If the Afghan Government appoints a well-experienced person, a person who believes in humanity and pain will definitely affect the life of Afghan disabled.

artic

توانبخشي

تعريف توانبخشي

توانبخشي عبارت است از فرايندي متشكل از اقدامات هدفمند در جهت قادرسازي شخص معلول به منظور دستيابي به سطح نهايي توانايي و عملكرد جسمي – حسي – ذهني – رواني اجتماعي و حفظ اين توانائيها بر اين اساس توانبخشی وسيله اي در جهت زندگي معلولين براي استقلال بيشتر است در تعريف توانبخشي مفاهيمي مانند كاهش اثرات معلوليت – قادرسازي براي دستيابي به استقلال تلفيق و هم آميختگي اجتماعي كيفيت بهتر زندگي و خود ياري افراد معلول

ماهيت خدمات توانبخشي

تصميم گيري درخصوص بازتواني يك فرد معلول شامل يك سري اقدامات به هم پيوسته است كه شخص درمانگر را براي برنامه ريزي يك پروسه موفق كمك مي كند اين مراحل عبارتند از : ارزيابي سطح عملكرد و نقص فرد معلول سازماندهي تجزيه و تحليل اطلاعات ارزيابي شده تعيين اهداف كوتاه مدت بلند مدت تدارك و اجراي برنامه درمان و بازتواني مناسب جهت پاسخگوئي به اهداف ارزيابي و نتايج درمان

انواع توانبخشي

توانبخشي پزشكي به فرايندي از خدمات پزشكي اطلاق مي شود هدف آن توسعه تواناييهاي عملكردي و جسماني و رواني فرد معلول در جهت قادرسازي آنان براي دست يابي به يك زندگي مستقل و فعال است .

اهم فعاليتهاي توانبخشي پزشكي عبارتند از:

1- نگهداري كوتاه مدت بيماراني كه به علت مشكلات اجتماعي يا مسائل تردد امكان بازگشت به خانواده را ندارند .

2- ارزيابي عملكرد جسماني – مراقبت و نظارت طولاني مدت براي معلوليت هاي شديد .

3- طراحي و ساخت وسايل كمك توانبخشي مورد نياز براي معلوليتهاي شديد

4- تدارك اطلاعات مورد نياز در باره تجهيزات و وسايل كمك توانبخشي و مركز خدمات رساني براي معلولين

5- درمانهاي فيزيكي از جمله الكتروتراپي – تحرك – ماساژ و هيدروتراپي

توانبخشي آموزشي

منظور از توانبخشي آموزشي برنامه ويژه اي است مي تواند نيازهاي خاصي كودكان معلول را برآورده سازد يك رويگرد منظم آموزشي براي كودكان معلول داراي 3 مرحله است:

1- انتخاب هدف آموزشي ، ارزيابي دقيق تواناي كودك ، معلم را در جهت انتخاب هدف مناسب ياري مي دهد .

2- انتخاب روش آموزشي مناسب ، معلم بايد روشي را انتخاب كند كه براي كمك به آموزش كودك مناسب تر است انتخاب شيوه مناسب براي يادگيري مي تواند كارآيي آموزش را افزايش دهد .

3- ارزشيابي پيشرفت برنامه ضرورت دارد كه پيشرفت كودك مورد پايش و نظارت قرار گيرد اگر در ارزيابي نشانه اي را براي پيشرفت مشاهده نشود بايد روش آموزش و همچنين اهداف آموزش مورد تجديد نظر قرار گيرد .

4- توانبخشي اجتماعي و رواني عبارت است از شرايط انطباق فرد معلول با اجتماع و سازگاري آن با محيط اين نوع توانبخشي باعث مي شود فرد آسيب ديده وارد جامعه شود و زندگي مستقلي را براي خود تشكيل دهد . براي شروع توانبخشي مبني بر جامعه نياز است فرد معلول از لحاظ رواني و اجتماعي ارزيابي قرارگيرد.

اطلاعات دور توانبخشي اجتماعي نياز است عبارتند از :

1- اطلاعات وضعيتي شامل اطلاعاتي است كه در خصوص وضعيت زندگي – منبع و ميزان درآمد – امكانات خانواده – ميزان پوشش سطح آموزش نوع شغل

2- اطلاعات فرهنگي شامل اطلاعاتي است درخصوص وابستگي و مؤسسات فرهنگي و مذهبي هويت فرهنگي و مذهبي باورها و اعتقادات فرد معلول و خانواده معلول و ديدگاه آنها نسبت به معلول

3- اطلاعات مربوط به ميزان روابط با ديگران در اين روش اطلاعاتي از روابط زناشوئي – رابط والدين بافرزندان

4- اطلاعات شخص چگونگي برخورد شخص با استرسها و فشارها در گذشته برداشت وي از ناتوانی و پيامدهاي آن

5- جمع آوري اطلاعات در مورد نقاط قوت فرد نيز گردآوري شود زيرا مي توان در فرايند توانبخشي بر نقاط قوت اتكا كرد .

توانبخشي حرفه اي

توانبخشي حرفه اي فرايندي از خدمات مستمر و هماهنگ توانبخشي است كه در ابعاد ارزشيابي و راهنماي حرفه اي آموزش حرفه اي كاريابي و اشتغال در جهت قادر سازي فرد معلول براي دستيابي و ايفاء در شغل مناسب ارائه مي شود .

توانبخشي حرفه اي در 4 مرحله انجام مي شود :

1- ارزشيابي و راهنمائي حرفه اي

2- آموزش حرفه اي

3- كاريابي و اشتغال

4- پيگيري

رويگرد هاي ارايه خدمات توانبخشي مبتني بر مراكز

در رويكرد خدمات توانبخشي مبتني بر مراكز ، موسسات روزانه يا شبانه روزي توان بخش مسئوليت تدارك خدمات مورد نياز افراد معلول را بر عهده دارند .يكي از بزرگترين معايب اين مؤسسات اين است كه قطع رابطه ، انزوات معلول است فرد از طريق تدارك خدمات از طريق مراكز شبانه روزي رابطه فرد معلول را با خانواده و جامعه قطع مي كند باعث انزواي او مي شود .

خدمات توانبخشي فراموسسه اي

خدمات توانبخشي فراموسسه اي توسط كادر توانبخشي مستقر در موسسات انجام مي شود در چنين برنامه اي كاركنان توانبخشي به خانه هاي افراد دارايي ناتواني مراجعه مي نمايند اين نوع خدمات توانبخشي متمركز بر فرد داراي ناتواني و احتمالاً خانواده اوست آموزش و مهارت آموزي حرفه اي در اين خدمات جايي ندارد از آنها كه دخالت جامعه در اين برنامه اغلب محدود است تغييرات اجتماعي چندان از آن حاصل نمي شود هزينه انجام شده براي ارايه خدمات در موسسات خيلي بيشتر است

خدمات توانبخشي مبتني بر جامعه

در سه دهه اخير نگرش جهاني از ارايه خدمات موسه اي و فراموسه اي به سمت خدمات مبتني بر جامعه تغيير كرده است تقاضا براي افزايش ارايه خدمات به معلولين گسترش نهصت عادي سازي معلولان و توصيه تدارك امكانات و ارائه خدمات در محيط زندگي اين افراد شعار دهد معلولين در رابطه ، ايجاد فرصتهاي مساوي براي معلولين و برقراري جامعه كه پاسخگوي نيازكليه افراد باشد منجر به برچيده شدن سنتي كه هزينه بالا و انزواي معلولين رادر بر داشت گروها و افرادي كه در اجراي برنامه توان بخش مبتني بر جامعه نقش دارند :افراد معلول خانواده معلول اعضاي جامعه نقش غيردولتي افراد متخصص اهداف توانبخشي مبتني برجامعه :تغيير نگرش جامعه و رفتار مردم نسبت به افرادمعلول دست يابي معلول در استقلال فردي و اجتماعي در حد امكان دستيابي معلول به استقلال فردي اجتماعي در حد امكان انتقال اطلاعات مناسب به معلولين كمك به تغيير معلولين در جهت اينكه از نقش دريافت كننده صرف خدمات به سمتي حركت كنند كه در برنامه ريزي توان بخش نقش فعال جدي ومؤثر ارتقاء دانش افرادي كه با معلولين سر وكار دارند تدارك خدمات بهداشتي مناسب براي افراد معلول در سطح جامعه

Article


آنچه بايد بدانيم

مقدمه


* شما به عنوان یک فرد معلول در مورد مفهوم معلولیت تجربه دارید که دیگران فاقد آن هستند و می توانید این آگاهی و تجربه مخصوص به خود و دیگران نیز منتقل کنید تا بدین ترتیب به ایجاد زندگی بهتر برای خودتان و سایر افراد معلول و نیز کسانی که دارای مشکلات مشابه هستند کمک کنید.
* به تجربه دریافته اید که برخی از مردم ، فرد معلول را به چشم یک انسان مساوی با دیگران نمی نگرند. غالبا در تصمیم گیری ها فرد معلول نادیده گرفته می شود یا حتی از او نظر خواهی نمی کنند، همچنین شاید بدانبد که انجام کاری که برای سایر مردم امری عادی است برای افراد معلول تا چه حد دشوار است. شاید مدرسه رفتن، ازدواج کردن، یافتن شغل و کسب درآمد برای شما کار چندان ساده نباشد. امور بسیار دیگری هم وجود دارد که هرگز مجال انجام آن را نداشته اید. بنابراین از خودتان می پرسید: چرا باید چنین باشد؟

در پاسخ به پرسش شما جواب مناسبی وجود ندارد. چرا زندگی مانند دیگران برای شما راحت نیست و چرا باتوجه به وضعی که دارید، دیگران شما را به دشواری در میان خود می پذیرند؟ چرا همچون افراد عادی با شما رفتار نمی کنند؟ برای این پرسش ها پاسخ مناسبی وجود ندارد. همیشه وضع به این شکل بوده است. برخی تصور می کنند که دلیل آن ظاهر متفاوت شما است، که نمی توانید مثل آنان ببینید یا بشنوید یا حرف بزنید یا حرکت کنید، بنابر این با آنها مساوی نیستند همه این گفته ها نادرست و نامنصفانه است.

اما احساس خشم یا نومیدی کمکی به شما نمی کند. باید مساعی خود را برای بهبود این وضع به کار گیرید.

بهتر از همه این است که از خود و موقعیت خودتان شروع کنید تا بعد بتوانید برای کمک به افراد دیگری کمک به افراد دیگری که وضع شما را داشته اند تلاش کنید. برای انجام این کار، برنامه توانبخشی مبتنی بر جامعه شما را یاری خواهد کرد.

آن چه خود می دانید برای خودتان انجام دهید

آموزش برای انجام فعالیت های بیشتر

اجازه دهید از وضعیت خود شما آغاز کنیم. یک فرد معلول توانایی های بسیاری دارد و لازم است که این توانایی ها را پرورش دهید. این کار از راههای گوناگون به شما کمک می کند تا بر معلولیت خویش غلبه کنید و تا حل بسیاری از مشکلات روزمره، استقلال بیشتری پیدا کنید. تمام خانواده ها لباس پوشیدن، غذا خوردن، حرف زدن، راه رفتن و شیوه کسب آگاهی از محیط پیرامون را به کودکان خود می آموزند، آنها کودکان خود را به مدرسه می فرستند و در مشکلاتشان به آنها کمک می کنند، وقتی بزرگ شدند در پیدا کردن کار و بسیاری امور دیگر آنها را راهنمایی می کنند. اما کودک معلول شاید از چنین مساعدتها یا مشاوره هایی محروم بماند.

اگر معلول هستید، احتمالا در انجام یک یا چند مورد از این کارها مشکلاتی دارید. شاید در گذشته چنین مشکلی داشته اید یا هنوز هم نمی توانید برخی از فعالیت های مورد علاقه تان را انجام دهید. اگر کسی شما را راهنمایی کند، انجام بسیاری از کارهایی را که امروز برایتان امکان پذیر است، می توانید یاد بگیرید. وقتی نحوه انجام کاری را فهمیدید، می توانید طرز انجام آن را یاد بگیرید. باید بدانید چگونه از توانایی های خود برای غلبه کردن بر مشکلات استفاده کنید بیشتر معلولان این توانایی را دارند که نحوه کسب استقلال بیشتر را آموزش ببینند. این آموزش، توانبخشی نامیده می شود.

شاید از برخی از برنامه های توانبخشی از کشور خود خبر داشته باشید. شاید از برنامه هایی که در مراکز و موسسات توانبخشی ارائه می شود با خبر باشید، و شاید خودتان از این خدمات استفاده می کنید.ممکن است فکر کنید فقط متخصصان توانبخشی می توانند به فرد معلول کمک کنند، این تصور غلطی است. درست است که فهمیدن و تمرین برخی از کارهای توانبخشی دشوار است، لیکن بسیاری از آن کارها ساده است، و شما می توانید آنها را به تنهایی و یا با کمک عضوی از خانواده تان انجام دهید، و اگر سختکوش باشید و به طور مداوم تمرین کنید، در پایان نتایج خوبی به دست خواهید آورد. آن گروه از افراد معلول که در پرورش توانایی های خود امکان و پشتکار داشته باشند، نشان داده اند که چقدر می توان در این راه موفق بود. درسی که باید آموخت این است که افراد معلول مجال داشته باشند تا در راه پرورش توانایی های خود گام بردارند، بی شک می توانند زندگی خوبی داشته باشند.

امروزه بیشتر برنامه های توانبخشی در مراکز و مؤسسات خارج از منزل ارائه می شود اما اقداماتی صورت گرفته تا توانبخشی در خانه و در محیط زندگی شما نیز امکان پذیر شود. این نوع از توانبخشی مبتنی بر جامعه نامیده میشود. ممکن است کسی در پیشبرد برنامه توانبخشی مبتنی بر جامعه به شما کمک کند. این شخص را دستیار محلی می خوانیم، ببینید دستیار محلی منطقه شما کیست. شاید خود او این راهنما را به شما داده باشد.

از دستیار محلی بخواهید شما را ببیند تا بفهمد چگونه می توانید در برنامه توانبخشی مبتنی بر جامعه شرکت کنید. در مورد کارهایی که می توانید انجام دهید با دستیار محلی گفت و گو کنید. اگر برخی از کارهای روزانه نمی توانید انجام دهید، کتابچه های مربوط را از او بخواهید. در این کتابچه ها شرح داده شده است که چگونه می توانید خود را آموزش دهید تا چگونه یک عضو خانواده می تواند در انجام دادن کارهای بیشتر به شما کمک کند.

نباید انتظار داشت که برنامه توانبخشی به سرعت به پایان برسد. وقتی به منظور غلبه بر برخی مشکلات ناشی از معلولیت، خودتان را آموزش می دهیدتا از توانایی های خود استفاده کنید، شاید دوره آموزش چند ماه طول بکشد. برای رسیدن به نتیجه به نیرو و اراده نیاز دارید. دستیار محلی گاه به گاه نزد شما می آید تا در اجرای برنامه توانبخشی شما را حمایت و تشویق کند.

رفتن به مدرسه و پیدا کردن شغل

شاید نتوانسته باشید مثل کودکان دیگر به مدرسه بروید و در نتیجه امکان یادگیری خواندن و نوشتن و حساب کردن را نداشته اید. در این صورت در مورد نحوه رفتن به مدرسه از دستیار محلی پرسش کنید. بعد از این که آموزش خود را تمام کردید شاید بخواهید کاری انجام دهید. ببینید چه مشاغلی در محل شما وجود دارد و چه آموزشی برای آن لازم است. سپس می توانید تصمیم بگیرید چه شغلی برای شما مناسب است. گاهی برای یادگیری کار، مثل همه مردم، آموزش لازم است. در این صورت، مجددا با دستیار محلی صحبت کنید.

ممکن است بخواهید با فعالیت در یک برنامه توانبخشی به سایر افراد معلول نیز کمک کنید. این کار را به روش های متفاوت می توان انجام داد. شاید بتوانید یک دوره آزمایشی را بگذرانید و در توانبخشی شغلی داشته باشید. یا احتمالا شغل دیگری عهده دار شوید و در برنامه ها یا سازمان های توانبخشی کار داوطلبانه انجام دهید.

پس از آنکه یک برنامه توانبخشی را با موفقیت گذراندید، در مورد آن مطالب بسیاری خواهید آموخت، می توانید کسانی را که معلولیت مشابه به شما دارند ببینید و تجربیات خود را با آنها مبادله کنید و مشوق دیگران باشید، و در عین حال ببینید که آیا می توانید خودتان عهده دار مسئولیت برنامه توانبخشی در منطقه خود بشوید یا نه.برای این منظور به آموزش ویژه ای نیاز دارید تا در مورد انواع معلولیت ها آگاهی پیدا کنید. همچنین لازم است در مورد یادگیری انجام کارهای اجتماعی به دیگران نیز آموزش ببینند. برای این کار هم می توانید دوره ببینید مثلا ممکن است دوره دستیاران محلی را بگذرانید.

آن چه می توانید برای سایر افراد معلول انجام دهید.

در مراحل بعدی می توانید نقش مهمتری ایفا کنید. مثلا از چند نفر از افراد معلول و نیز از سایزین و از والدین کودکان معلول هم دعوت کنید که در جلسه ای شرکت کنند. با طرح مسائل روزمره بحث را آغاز کنید. مثلا از مشکلات عبور از روی جاده یا خیابان به خاطر دست اندازه ها یا سنگ هایی که در سر راه هستند صحبت کنید. یا اینکه از مراکز خدماتی که وجود پلکان مانع ورود افراد معلول می شود، یا موانعی در کلاس و مدرسه وجود دارد، برایشان حرف بزنید.

شاید بتوان راه حلی ارائه کرد و از مسئولان خواست این مشکلات را از میان بردارند. همچنین می توانید از دوستان معلول خود بخواهید در جلسات ملاقات با مسئولان جامعه شرکت کنند و با طرح مشکلاتی که دارند، از آنها کمک بخواهند.

تشکیل یک گروه از افراد معلول

کمی بعد می توانید باافراد معلول یک گروه تشکیل دهید. از آنجا که کودکان معلول نمی توانند در جلسات شرکت کنند، این امکان وجود دارد که والدین و بستگان آنها به شما بپیوندند، می توانید پس از کسب اجازه، این جلسات را به طور منظم در محل مدرسه یا مسجد برگزار کنید.

اگر برای گروهی بهمنظور مطرح کردن مشکلات افراد معلول متفقا تصمیم بگیرند،می توانید این کار را به صورت رسمی یا غیر رسمی انجام دهید. چنان چه این گرد همایی رسمی باشد، ممکن است با تصویب قوانینی که این گروه بر مبنای آن اداره شود، کار مناسبی انجان دهید. راهنمایی هایی برای تشکیل این قبیل گروه ها در صفحه بعدی ارائه شده است.

اگر گروهی که برای ارائه نظرات افراد معلول تشکیل می شوند بتواند به طور منظم با مسئولان جامعه ملاقات کند،ممکن است برخی تغییرات اجتماعی، خدماتی و سایر اقداماتی که به سود اعضای گروه باشد،انجام شود.

گروه شما باید کمیته ای داشته باشد ک همسئولیت انجام برنامه توانبخشی را به عهده بگیرد. ممکن است مسئولیت این کمیته منحصر به انجام برنامه توانبخشی، با یک کمیته چند مسئولیتی باشد.

هنگامی که برنامه ها ی توانبخشی در گروه شما مورد بحث قرار می گیرد، افراد معلول و والدین کودکان معلول هم باید حضور داشته باشند. در برنامه ریزی و چگونگی اداره گروه با آنها مشورت کنید.

اگر می خواهید در مورد نحوه تشکیل یک گروه اطلاعاتی کسب کنید. باید ببینید آیا گروه داوطلب دیگری مثل سازمان داوطلبان هلال احمر یا شورای ده در محل شما وجود دارد یا نه. یک نسخه از اساسنامه آنها را بگیرید و ببینید کدامیک از مواد آن به سازمان شما مربوط می شود. می توانید در یکی از جلسات آنها شرکت کنید و ببینید جلسات چگونه اداره می شود. نباید از آنها تقلید کنید. بلکه باید به دنبال یافتن سازمان ویژه ای برای گروه خود باشید، لیکن می توانید از تجربه دیگران چیزهایی بیاموزید. هنگامیکه تصمیم میگیرد برای ارائه نظریات افراد معلول گروهی تشکیل دهید تحقیق کنید که آیا خارج از جامعه شما گروه های مشابهی هم هست یا نه. اگر هست برایشان نامه بنویسید و حتی به دیدارشان بروید و در مورد امور مشترک با آنها صحبت کنید. شاید شما نیز مایل باشید بایک سازمان ملی تماس بگیرید و به این نتیجه برسید که خود شاخه ای از آن سازمان باشید.

همواره به خاطر داشته باشید که اعضای بیشتر، نفوذ زیادتری از یک فرد که به تنهایی کارها را انجام دهد، دارد.

امکان دارد چند چند مؤسسه ملی ویژه افراد معلول در کشور شما فعالیت کنند. شاید سازمانی متعلق به نابینان ؛ دیگری به ناشنوایان، آن یکی به معلولان جسمی – حرکتی و غیره باشد. معمولا در همه جا اینطور است و شما باید ببینید بهترین سازمانی که می توانید به آن بپیوندید کدام است. به خاطر داشته باشید که اگر تمام این معلولان دور هم جمع و یکصدا شوند، سخن آنها اهمیت بسیاری کسب خواهد کرد.

رهنمودهایی برای ایجاد سازمان ویژه افراد معلول

هنگامی که اساسنامه را می نویسید درباره مطلب زیر بیندیشید:

نام سازمان

هدف سازمان: مثلا بهبود موقعیت و شرایط افراد معلول در

(نام محله / منطقه / استان)

فعالیتهای سازمان : مثلا آگاه کردن مقامات ممسئولان ، افراد تصمیم گیرنده، مقامات سیاسی و دیگران از مشکلات افراد معلول ، بحث در باره راه حل این مشکلات و تقاضای حمایت مؤثر از آنان، کمک به اعضا به منظور کسب فرصتهای بهتر در توانبخشی، مانند تحصیل، اشتغال و فعالیتهای اجتماعی

عضویت : مثلا افراد معلول و بستگان آنان و سایر افراد علاقمند

سازمان بندی سازمان: مثلا انتخاب هیئت مدیره، رئیس، منشی و اگر وجوهاتی موجود است خزانه دار.

وظایف هر یک از مسئولان: به طور مثال:

رئیس از شرکت کنندگان در جلسات دعوت به عمل می آورد، جلسات را اداره می کند، نتایج و تصمیمات را جمع بندی می کند، به معرفی سازمان می پردازد و غیره.

منشی یادداشتها، گزارش جلسه ها و تمام مکاتب را نگهداری می کند.

خزانه دار که جمع آوری دیون و کمکها و حسابداری بر عهده اوست.

مدت هر دوره هیئت مدیره: به طور مثال یک یا دو سال (برخی سازمانها اصلی دارند مبتنی بر این که هیچکس نمی تواند بیش از دو دوره وظیفه واحدی را انجام دهد، تا بدین ترتیب به دیگران هم فرصتی داده شود تا آن کار را انجام دهند)

روش تصمیم گیری: به طور مثال با رأی دادن حق تصمیم گیری به اکثریت، این که چند نفر باید برای تصمیم گیری حضور داشته باشند.

روش بازرسی دفتر و حسابها: به طور مثال هر سال دو نفر از اعضا انتخاب می شوند تا به تمام حسابها و دفاتر رسیدگی کنند.

امکان عضویت مؤسسه در یک سازمان سراسر کشور

هر گونه وظیفه خاصی که قبلا ذکر شده است: ممکن است کسانی را که کمک مالی می کنند به عنوان اعضای افتخاری انتخاب کنید.

گروهی که نماینده افراد معلول است می تواند سبب تغییرات بسیاری شود، همراه براموری تأکید می کند

که در بین معلولان مشترک است. مثلا ممکن است این پرسش ها را مطرح کنید: چگونه جامعه می تواند به نیازهای افراد معلول بیشتر بیشتر توجه کند؟

به چه صورت می توان سطح برنامه ها و خدمات برای معلولان را ارتقا داد؟ چگونه می توان میزان مدرسه رفتن و کاریابی و غیره را برای معلولان افزایش داد؟

چنانچه کشور شما نظام یک حزبی دارد، سعی کنید با متنفذترین رهبران حزب ملاقات کنید. اما سازمان شما نباید ماهیت سیاسی داشته باشد، و بهتر است بیان کننده نیازهای افراد معلول باشد.

تماس با مطبوعات، رادیو و تلویزیون برای انتشار مقالات یا برنامه هایی که گویای اهداف مؤسسه شما است، همیشه سودمند خواهند بود. به خاطر داشته باشید روشهای بسیاری وجد دارد که از آن طریق می توانید کاری کنید که افراد معلول بیشتر مورد پذیرش و احترام دیگران قرار گیرند و نفوذ بیشتری پیدا کنند. شما و دوستان می توانید برای کسب حقوق مساوی با دیگران که هم اکنون شاید فاقد آن باشید، تلاش کنید.

شرکت در فعالیت های اجتماعی

مهم این است که همواره برای نفوذ در طرز تلقی جوانان تلاش کنید از سرپرست محلی و معلمان منطقه بخواهید که یک ساعت از وقت بچه های هر کلاس را به شما بدهد. برای کودکان توضیح دهید که افراد معلول بر اثر بیماری ها و حوادث گوناگون به معلولیت دچار می شوند. معلولیت از ارواح خبیثه یا از کیفر و نفرین الهی ناشی نمی شود و نباید از آن بترسند. معلولیت به دیگران سزایت نمی کند. بچه ها باید با افراد معلول مثل سایر مردم ارتباط برقرار کنند.

بگویید که افراد معلول هم کارهای بسیاری را که دیگران انجام می دهند می توانند انجام دهند. به آنها توضیح دهید که چگونه افرادی که دشواری ناشنوای دارند از زبان اشاره استفاده می کنند. نشانشان بدهید که چگونه افرادی که دشواری بینایی دارند از وسایل مخصوص استفاده می کنند. به سوالات بچه ها پاسخ دهید. بعد ها وقتی با این بچه ها برخورد کردید با آنها خوش و بش کنید و در نتیجه بعد از مدتی، بچه ها هنگام ملاقات با افراد معلول احساس راحتی بیشتری می کنند و کم کم می فهمند که افراد معلول درست مثل اشخاص سالم هستند.

* همچنین به خاطر داشته باشید که برای شما و دوستانتان مهم است که تماسهایتان را گسترش دهید. محدود شدن در گروه کوچک افراد معلول کافی نیست، و چنانچه در فعالیت های سایر مردم و گروهها شرکت نکنید، قادر به برقراری تماس و رابطه با آنها نخواهید بود. شرکت شما در همه فعالیت های جامعه، بینش و طرز تلقی دیگران را درباره افراد معلول تغییر خواهد داد. دیگران شما را به عنوان اعضای جامعه تلقی می کنندف نه افراد معلول.
* بنابراین اگر در مزرعه ای مشغول کار هستید، با سایر دهقانان همکاری کنید. اگر مغازه دارید به صنف مورد نظر بپیوندید. اگر زن هستید با زنان دیگر دوست شوید. اگر جوان هستید با جوانان دیگر به کارهای دسته جمعی بپردازید. اگر این کار را بکنید اهالی، به سهولت بیشتری شما را در میان خود می پذیرند. کمی بعد شما و دوستان معلولتان هم می توانید از طریق این گروه ها نظرات و نیازهایتان را بیان کنید.
* کارهای بسیازی هست که می توانید برای خود، خانواده معلولان دیگر،و جامعه خود انجام دهید آن چه را که به آن دست می یابید، همیشه از آغاز کار برایتان رو.شن نیست. ممکن است مدتی طول بکشد تا نتیجه ای به دست آید. اما همیشه ادامه تلاش است که اهمیت دارد و دگرگونی هایی به وجود خواهد آورد